ورزشی

مرگ فرانتس بکن باوئر؛ بدرود، قیصر!

در سال ۱۹۸۴ آلمان با مربی گری یوپ دور اول حذف شد و فدراسیون فوتبال آلمان تصمیم پر سر و صدایی گرفت: فرنتس بکن باوئر را در حالی برای مربی‌گری برگزید که او هیچ دوره‌ای را نگذرانده بود ودر پاسخ گفتند: او را باید مستثنا کرد. چون ذاتا رهبر است.عصر ایران؛ امیر حسن خدیر- “قیصر‌، پادشاه و شاهزاده مونیخ” القاب مرد افسانه‌ای فوتبال آلمان بود که شامگاه ۱۸ دی ۱۴۰۲ به صمیمی‌ترین دوست خود پیوست؛ به گرد مولر.
فرانتس بکن باوئر از ۱۷ سالگی فوتبال حرفه‌ای را از بایرن مونیخ شروع کرد و هلموت شون بود که او را در جام جهانی ۱۹۶۶ ارایه داد.  درآن زمان به عنوان هافبک نفوذی بازی می‌کرد و پدیدۀ مسابقات شد چرا که یک تنه آلمان را به فینال جام رساند و اگر آن توب جف هرست را  داوری به نام توفیق بهرام‌اف گل محسوب نمی‌کرد -و همه هم دیدند گل نبود-  چه بسا آلمان در ۱۹۶۶ هم قهرمان می‌شد و در این صورت انگلیس همین تک قهرمانی را هم نداشت!
در مورد جف هرست هم باید گفت به همراه گوردون بنکس گلر افسانه ای با تیم استوک سیتی به ایران آمد ودر یک بازی دوستانه با تیم ملی ایران گل تساوی را وارد دروازۀ منصور رشیدی کرد. در آن بازی گفته بودند برای هر گل به بنککس جایزۀ نقدی قابل توجهی تعلق می گیرد و مسعود مژدهی گلی زیبا و آکروباتیک بهثمر رساند ولی از پول وعده داده شده خبری نشد! به عکس این شایعه پیچید که بنکس به خاطر سانحه تصادف از ناحیه چشم دچار مشکل شده وگرنه امکان نداشت گل بخورد! در جام جهانی ۱۹۷۰ هم آلمان با بکن بایر تا نیمه نهایی رسید و در آنجا ۴ به ۳ به ایتالیا باخت.
بازی کلاسیک آن جام در یک چهارم نهایی بود. بین انگلیس مدافع عنوان قهرمانی که تیم بهتری هم شده بود با آلمان. انگلیس ۲ بر صفر جلو بود که اووه زیلر و بکن بائر که باز هم هافبک بود بازی را به تساوی کشیدند و گرد مولر گل سوم را به ثمر رساند و قهرمان جهان حذف شد.
تصویر بکن بائر در بازی با ایتالیا مشهور است که دو دنده و یک دست او شکسته  ولی از مربی خواست در زمین بماند و تعویض نشود. هر چند آن بازی را باختند.
بعد از جام جهانی هلموت شون پست جدیدی را برای اولین بار به فوتبال اضافه کرد و تنها یکی بود که در آن بهترین بود: فرانتس بکن بائر در  پست لیبرو یا دفاع جمع کننده آخر با اجازه نفوذ به تمام نقاط زمین تا قلب خط حمله . همان دفاع پوششی کنونی منتها با این تفاوت بزرگ که اجازه نفوذشان بسیار کم است.
در آن مسابقات برتی فوگتس دفاع راست و دفاع جلو زن وسط شورارتزن برگ بود و دفاع چپ پل برایتنر . بکن بائر برای اولین بار در این پست شماره ۵ پوشید .قبل از آن فقط شماره ۴ می پوشید و تا سال ها همین شماره ۵ را بر تن می کرد.
در سال ۱۹۷۲ آلمان و در واقع آلمان غربی در فینال و برای اولین بار قهرمان اروپا شدند وقتی شوروی را ۳-۰ بردند.  دو سال بعد در جام جهانی ۱۹۷۴ مونیخ،  آلمان غربی خود میزبان بود و برای بار دوم قهرمان جهان شد.
قبل از مسابقات از بازیکنان آلمان پرسیدند چه خاطره ای از جام جهانی ۱۹۵۴ دارید بکن بائر گفت من ۸ ساله بودم و بازی را از رادیو دنبال می کردم و چنان استرسی کشیدم که سه روز تب کردم.
در جام ۱۹۷۴ برزیل افت کرده بود ولی لاله های نارنجی هلند در اوج بودند. رینوس میشل با فوتبال شناور و کاپیتان یوهان کراف بزرگ همه را به هلند علاقه مند کرده بود. ‌با این حال  آن که جام را بالای سر برد کاپیتان قیصر بود.  قبل از شروع  بازی هم وقتی دو کاپیتان با هم دست دادند تیتر غالب مضمون ضرب المثل فارسی را داشت که دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند.
در آن بازی کرایف پنالتی را گل کرد و هلند یک بر صفر پیش افتاد اما آلمان با گل های پل براتنر و گرد مولر بازی را برد و قهرمان شد.    بعد از جام جهانی بکن بائر برای سه بار پیاپی با بایرن مونیخ قهرمان اروپا شد که اولین آنها نخستین برای یک تیم آلمانی بود.
در سه فینال آتلتیکو مادرید ، لیدز و سنت اتین را شکست دادند.  در جام ملت های اروپا ۱۹۷۶ در فینال و در ضربات پنالتی به چکسلواکی با گل  افسانه ایشان ویکتور بازی را باختند و دوم شدند و  این یعنی او به همراه آلمان هرگز حذف نشد.
قیصر در ادامه با رقمی فوق العاده هم بازی پله در کاسموس آمریکا شد و با اینکه تمایل داشت در جام ۱۹۷۸ – همان دوره که ایران برای اولینب ار حاضر شد – بازی کند ولی هلوت شون گفت باید همه در آلمان زیر نظر خودم باشند و او در آمریکا بود و بزرگ ترین خط خورده جام لقب گرفت.
در سال ۱۹۸۲ او به آلمان برگشت ودر هامبورگ کفش ها را  آویخت. ‌در سال ۱۹۸۴ آلمان با مربی گری یوپ دوراول حذف شد تا فدراسیون فوتبال آلمان تصمیم پر سر و صدایی بگیرد و بکن بائر را برای مربی گری برگزید در حالی که او هیچ دوره ای را نگذرانده بود. در پاسخ گفتند: او را باید مستنا کرد چون ذاتا رهبر است.
در سال ۱۹۸۶ در فینال با شکست مقابل آرژانتین دوم شد ولی در ۱۹۹۰ به عکس شکست دادند و برای بار سوم  قهرمان جهان  شدند تا هم به عنوان کاپیتان و هم سرمربی قهرمان جام جهانی شده باشد.
با وجود اصرار فدراسیون ماموریت خود را پایان یافته دید و سپس مدیر فنی مارسی شد در حالی که غالبا می نویسند سرمربی مارسی که اشتباه است  و در همین دوران  مارسی قهرمان لوشامپیونه شد . بکن بائر متفاوت بود و متفاوت زندگی کرد. بسیار زود در سن ۲۱ سالگی ازدواج کرد. وقتی خبردار شد پسرش غده ای در سر دارد کم مانده بود قید فوتبال را بزند اما دوستان او را منصرف کردند و نزدیک ترین دوست آن چنان که در صدر نوشته هم اشاره شد  گرد مولر بود.
در زمان او اهدای  توپ طلای جهان هنوز مرسوم نبود و او دو توپ طلای اروپا  را از آن خود کرد. از فوتبال ایران علی دایی را می ستود اما وحید هاشمیان را به خاطر زودرنجی نمی پسندید.
بکن بائر می گفت هچ وقت به دیدار سیاست مداران کشورم نمی روم. آنها باید دنبال عکس گرفتن با من باشند و دیدگاه او دربارۀ دروازه بانان مشهور است و خوش شان نمی آید زیرا گفته بود دروازه‌بان‌ها را جدی نگیرید. چون اکثرشان دیوانه اند! او این حرف را در واکنش به تمرد اولیور کان در پس دادن بازوبند کاپیتانی بر زبان آورده بود.
جالب است بدانید فرانتش بکن بائر ۵۱ سال قبل و درسال ۱۳۵۱ خورشیدی با تیم بایرن مونیخ و به دعوت تیم پاس تهران به ایران آمد و  با تمام ستارگان آن زمان خود دو بازی انجام دادند و  یکی را در مقابل تیم ایران ۶ به ۲ در روز جمعه باختند و گفتند شرایط مان عادی نبود و کل شب قبل را نخوابده بودیم. بازی دوم رو زیکشنبه بود و مقابل پاس بازی کردند و گل مهدی مناجاتی با شوتی از ۴۰ متری در خاطره ها ماند.
این نکته هم قابل ذکر است که بکن بائر هیچ گاه حاضر نشد مانند پله یا اوزه بیو  در کارهای تبلیغاتی شرکت کند و از همه نظر مردی متفاوت بود.
با این اوصاف چه می توان گفت جر بدرود قیصر!

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا